سیدمهدی سیدمهدی، تا این لحظه: 18 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره
زهراساداتزهراسادات، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره
سید علیسید علی، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

فرشته های کوچولوی من

سوتی

روزمیلاد مولود کعبه، مبارک براتون بگم که ما از هفته ی پیش ، میشینیم و پا میشیم و روز مرد رو به همسر عزیزمون تبریک میگیم، یک روز که اتفاقا مهمان هم داشتیم و حرف روی حرف آمد و در مورد این روز صحبت شد ،من که میخواستم بگم روز پدر و تولد حضرت علی ،دچار اشتباه لپی شدم و گفتم ، روز حضرت پدر...بعد از اون که اطرافیان کلی خندیدند، لطف می کنند و هی سوتی منو تکرار میکنند. حالا در هر صورت ، روز مرد، روز پدر ، تولد حضرت علی ، همه و همه مبارک ...
24 ارديبهشت 1393

حرف زدن زهرا خانوم (2)

سلام،الهی قربونت برم مامانی،اینقدر شیرین شدی هزار ماشاالله،داری سعی میکنی جمله بگی وما رو سر ذوق میاری. خب بگم از زهرا سادات :دو روز پیش تو آشپزخونه مشغول ساییدن سطوح بودم (به معنای گردگیری)که اومد و دستش رو به سمت بالا گرفت وگفت  (بی تو تی)، من که اولین بار بود میشنیدم ،چند بار ازش پرسیدم بلکه بفهمم چی میگه البته که آخرش نفهمیدم و بغلش کردم تا خودش اون چیزی رو که میخواد برداره ،میدونین چی برداشت ؟بیسکوییت مادر. ما تو قفسه ی پایین یخچال  یه خورده آلو بخارا داشتیم. یه روز دیدم زهرا به در یخچال میزنه و میگه (مامان بااو) بعد از گشایش درب یخچال با خنده  بایک دستش دو تا آلو برداشت با  دست  دیگه هم یه دونه برداشت و ...
20 ارديبهشت 1393

سرگرمی های مهدی

سلام ، حالا نوبت مهدی جونه که از هنر هاش براتون بنویسم،البته هنرمندی در خانواده ی ما ارثیه پسرم ،از بچگی عاشق گل وگیاه و گلدونو خاک وکاشت و داشت و برداشت بوده و هست . طوری که هر سال اوائل بهار کلی تخم سبزی های جورواجورو تو گلدون میکاره و با دقت آب میده هر روز منو میبره تو بالکن تا پیشرفت و رشد گیاهانی که کاشته رو ببینم هر چند که محصول کمی داره.چند سال پیش اون موقعی که همسایه ی طبقه ی بالای خونه ی مامانم بودیم،تو سبد میوه خاک ریخته بودیم وکلی بذر کاشته بودیم و رو پشت بام نگه داری میکردیم و هر  روز بعد از ظهر به هوای اونا خودمون هم یک هوایی میخوردیم. ولی از وقتی این خونه اومدیم ،تو بالکن گلدون گذاشتیم و باغبونی میکنه پسرمون امسال ولی ب...
20 ارديبهشت 1393

لذت خوردن

این بار بگم از خانم کوچولو که حالا مجبوره خودش رو باغذا و خوراکی های مختلف سیر کنه تو عکس اولی داره با لذت شیرینی میخوره و در عکس دوم بستنی از نوع کیم ،البته  این کار رو با استقلال کامل انجام میده و در اکثر مواقع طوری میشه که بعد از خوردن ،باید لباس هاشو عوض کرد ...
11 ارديبهشت 1393

این روز های ما(2)

سلام، الان که مینویسم ، زهرا دیگه با وضعیت جدید کنار اومده و کمتر بهونه گیری میکنه .معلم مهدی هم اکثر کتاب ها رو کامل تدریس کردن و به بچه ها مشق کمتری میدن و این روزا مهدی وقت دوچرخه سواری پیدا میکنه و کمتر واسه نوشتن و خوندن درسها سراغم میاد، بابای بچه ها هم که دچار مشکلات شدید سینوزیت بود این روزها یه کم بهتر شده و کمتر سردرد میگیره و کمتر بهونه های مختلف.اوضاع اداره هم ،هی در آرامش نسبی قرار داره.ولی حال دل من خوب نیست. .. ولی حال دل من خوب نیست.
10 ارديبهشت 1393

آموزش بافت شال زنانه(ذوزنقه ای) با بافت نخودی

این پست رو مخصوص دوستانی میذارم که بافتنی رو دوست دارند ولی دستشون کمی کنده. بنابراین از حالا تا فصل سرما و سر فرصت وقت دارند که این شال رو ببافند. مواد لازم: کاموا ی 100 گرمی 3 عدد- میل بافتنی مناسب با ضخامت کاموا روش بافت:به اندازه ای دانه سر می اندازیم که بعد بافت رج اول حدود 40 سانتی متر بافت داشته باشیم.شما میتونید خیلی کمتر سربگیریدد تا حالت مثلث پیداکنه و در هر رج دانه اضافه کنید. * 7 رج بافت ابری (همه دانه ها از زیر) می بافیم. * رج 8 - 7 دانه از زیر ، سه دانه ی بعدی را باهم یکی کرده از زیر می بافیم، سپس دریک دانه ی بعدی بدون این که دانه را از میل سمت چپ در بیاوریم سه دانه ( یکی از زیر  یک ژته  یکی از زیر )می باف...
10 ارديبهشت 1393